مقدمه: در این مقاله، نگاهی عمیق به چالشها و فرصتهای پیش روی قزاقستان برای ورود به جمع کشورهای پیشرو در عرصه علم و نوآوری شده است. در این نوشتار با اشاره به انحلال آکادمی ملی علوم پیشین و تاسیس ساختار جدید تحت ریاست جمهوری، این دوره را "نقطه عطف" برای علم قزاقستان انگاشته شده است. با این حال، با توجه به رتبه فعلی قزاقستان در شاخص جهانی نوآوری، این سوال مطرح میشود که آیا تغییر ساختار به تنهایی کافی است یا قزاقستان نیازمند تحولی عمیقتر و استراتژیک با الگوبرداری از تجربیات موفق جهانی است.
"ما در یک نقطه عطف ایستادهایم." چگونه قزاقستان میتواند وارد جمع نخبگان علمی شود؟
آلماز شارمان پروفسور رشته پزشکی، دیدگاه خود را در مورد چگونگی ورود قزاقستان به جمع نخبگان علمی جهان به اشتراک میگذارد.
خبر انحلال خودخواسته سازمان اجتماعی "آکادمی ملی علوم" برای من غافلگیرکننده نبود. دوازده سال پیش نیز در مقالهای با عنوان "پایان علم شوروی... چه باید کرد؟" در مورد کهنگی آن نوشته بودم و سه سال پیش در وبلاگم این سوال را مطرح کردم: "آیا وضعیت دولتی برای آکادمی ملی علوم ضروری است؟"
امروز، در یک نقطه عطف ایستادهایم، ساختار قبلی جای خود را به ساختار جدیدی در قالب سازمان عالی علمی "آکادمی ملی علوم" تحت ریاست جمهوری میدهد. ماموریت آن بلندپروازانه است: تبدیل شدن به یک اتاق فکر واقعی برای توسعه علمی-نوآورانه قزاقستان.
اما این انتظارات تا چه اندازه واقعبینانه هستند، در حالی که قزاقستان در شاخص جهانی نوآوری سال ۲۰۲۵ تنها رتبه ۷۸ را به خود اختصاص داده است؟ برای مقایسه: روسیه در جایگاه ۵۹ قرار دارد و هنوز از رهبران این عرصه همانند سوئیس، سوئد، ایالات متحده آمریکا، سنگاپور، بریتانیا و کره جنوبی فاصله زیادی دارد.
این روند را از نزدیک، به عنوان یک کارشناس مدعو در جلسه افتتاحیه بخش علوم پزشکی و زیستی آکادمی تجدیدشده، مشاهده کردم. فضای تغییر محسوس است، اما سوال اصلی همچنان باقی است: آیا ساختار جدید به یک محرک واقعی برای اقتصاد دانش تبدیل خواهد شد یا صرفاً به تغییر نام محدود میشود؟
کلید پاسخ در درک این نکته نهفته است که چه چیزی موفقیت علم مدرن را تعیین میکند و دقیقاً همین عناصر اساسی - راهبردی بودن، باز بودن، سرمایهگذاری در سرمایه انسانی - مدتها از دید آکادمی قبلی دور مانده بودند.
اگر قزاقستان واقعاً به دنبال یک اصلاحات عمیق است، شایسته است که تجربه کسانی را که قبلاً به پیشرفتهای چشمگیری دست یافتهاند، مطالعه کند.
سوئیس: علم به عنوان موتور محرک ملی
سوئیس به طور مداوم در صدر شاخص جهانی نوآوری قرار دارد و این اتفاقی نیست. کیفیت بالای زندگی در اینجا با میراث علمی برجسته آن ترکیب شده است: ۲۸ برنده جایزه نوبل، دانشگاههای تحقیقاتی قدرتمند مانند دانشگاه صنعتی فدرال زوریخ (ETH Zurich) و مدرسه پلیتکنیک فدرال لوزان (EPFL).
قلب این سیستم، صندوق ملی علوم سوئیس (SNSF)، معیار شفافیت و کارایی در تأمین مالی تحقیقات بنیادی و کاربردی است و Innosuisse به تجاریسازی نتایج تحقیقات علمی کمک میکند. سوئیس نشان میدهد: علم یک نماد نیست، بلکه یک مزیت رقابتی است.
سوئد: رهبری علمی به عنوان بخشی از هویت
سوئد، زادگاه جایزه نوبل و دومین کشور جهان در شاخص نوآوری است. در اینجا، علم مدتهاست که به بخشی از DNA دولتی تبدیل شده است. شورای تحقیقات سوئد (Vetenskapsrådet) تأمین مالی پایدار را تضمین میکند، و بنیاد تحقیقات استراتژیک سوئد (SSF) بر اولویتهای آینده تمرکز دارد.
اوج این مدل، SciLifeLab، یک مرکز تحقیقاتی با زیرساختهای در سطح جهانی است که اکتشافات در زمینه زیستپزشکی و ژنومیک را تسریع میبخشد. پروفسور سوئدی، رونی بردستون، به درستی خاطرنشان کرد: نوآوری در اروپا امروز بدون حمایت دولتی غیرقابل تصور است.
ایالات متحده آمریکا: مقیاس، قدرت نهادی و رهبری علمی
آمریکا در رتبه سوم قرار دارد، اما از نظر مجموع عوامل، همچنان رهبر علم جهانی است. بیش از ۴۲۰ برنده جایزه نوبل، دهها مؤسسه و معماری قوی برای حمایت از تحقیقات: بنیاد ملی علوم (NSF)، آکادمیهای ملی علوم، مهندسی و پزشکی (NASEM)، وزارت انرژی (DOE) و مؤسسات ملی بهداشت (NIH).
آمریکا نه تنها علم را تأمین مالی میکند، بلکه آن را بنیان قدرت ملی خود قرار میدهد. و در این نکته، درس اصلی نهفته است: موفقیت از پیشرفتهای تصادفی ناشی نمیشود، بلکه از سرمایهگذاری بلندمدت در عقل، ایدهها و نهادها سرچشمه میگیرد.
سنگاپور: "فراتر از حد انتظار عمل میکند" و پیروز میشود
پروفسور لارنس استینمن از دانشگاه استنفورد با استفاده از استعارهای از دنیای بوکس، موفقیت علمی-نوآورانه سنگاپور را دقیقاً اینگونه توصیف کرد. او به درستی خاطرنشان کرد: "در علم و نوآوری، باید از کسانی آموخت که بهترین نتایج را نشان میدهند - سوئیس، سوئد، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، کره جنوبی و قطعاً سنگاپور." برای قزاقستان، مثال این کشور به ویژه آموزنده است: سنگاپور توانست "از خود پیشی بگیرد"، همانطور که پروفسور آمریکایی اشاره کرد.
کشوری که هنوز نمیتواند به برندگان جایزه نوبل افتخار کند، با اطمینان جایگاه چهارم را در رتبهبندی جهانی نوآوری به خود اختصاص داده است.و این اتفاقی نیست، بلکه نتیجه تفکر استراتژیک، واقعگرایی دولتی و تمرکز بیعیب و نقص بر آینده است.
محرکهای اصلی این موفقیت دو مؤسسه بودهاند: A*STAR (آژانس علم، فناوری و تحقیقات)، مسئول اجرای دستور کار علمی در سطح ملی، و بنیاد ملی تحقیقات (NRF)، هماهنگکننده تأمین مالی و ایجاد پلهای محکم بین دانشمندان، دولت و تجارت.
بریتانیا و کره جنوبی: مسیرهای متفاوت - هدف مشترک
بریتانیا و کره جنوبی به درستی رتبههای پنجم و ششم شاخص جهانی نوآوری را به خود اختصاص دادهاند - دو کشور با پیشینههای تاریخی متفاوت، اما با آرزوی یکسان و بلندپروازانه برای رهبری علمی.
بریتانیا یکی از قدیمیترین مراکز علمی جهان است، با میراثی چشمگیر: ۱۳۳ برنده جایزه نوبل در زمینههای علم، ادبیات و صلح. این سنت نه تنها گرامی داشته میشود، بلکه توسعه مییابد. ساختارهای کلیدی عبارتند از UK Research and Innovation (UKRI)، هماهنگکننده تأمین مالی علمی، و وزارت علوم، نوآوری و فناوری (DSIT)، شکلدهنده اولویتهای ملی و استراتژی بلندمدت. پروفسور نیکلاس فاینر از دانشگاه کمبریج تأکید کرد که توسعه سریع خوشههای نوآوری - به ویژه در "مثلث طلایی" لندن، کمبریج و آکسفورد - نه تنها سرمایهگذاریهای قابل توجهی را از سوی شرکتهای بینالمللی و استارتآپهای پویای حوزه بیوتکنولوژی جذب میکند، بلکه به جذب دانشمندان با استعداد در تمام مراحل شغلی آنها نیز کمک میکند. در بریتانیا، علم بخشی از برند ملی و ابزاری مهم برای قدرت نرم است.
کره جنوبی، در مقابل، نه از طریق قرنها اعتبار دانشگاهی، بلکه از طریق یک جهش فناوری سریع به جایگاه فعلی خود رسیده است. این کشور با تنها دو برنده جایزه نوبل - رئیس جمهور کیم دائه جونگ و نویسنده هان کانگ - یکی از پیشرفتهترین اکوسیستمهای علمی جهان را ایجاد کرده است. موسسه علوم پایه (IBS) و بنیاد ملی تحقیقات کره (NRF) منابع را به جایی هدایت میکنند که آینده در آن متولد میشود: در تحقیقات بنیادی، توسعه کاربردی و پیشرفتهای علمی-فناوری.
هر دو مدل نشان میدهند: مسیر موفقیت میتواند متفاوت باشد، اما ویژگی مشترک، دیدگاه استراتژیک و ایمان به علم به عنوان بنیان آینده است.
آلمان: بنیان محکم و رویکرد سیستمی
آلمان، با کسب رتبه نهم در شاخص جهانی نوآوری، به درستی یکی از پیشگامان علم جهانی محسوب میشود. این کشور با ۱۱۵ برنده جایزه نوبل و قرنها سنت علمی، نه تنها جایگاه خود را حفظ میکند، بلکه به طور پیوسته آن را تقویت میکند.
راز موفقیت در معماری چندلایه و متعادل مؤسسات علمی نهفته است. انجمن ماکس پلانک (MPG) پیشتاز فکری است که به تحقیقات بنیادی در مرزهای دانش میپردازد. انجمن فراونهوفر (FhG) به عنوان پلی بین علم و صنعت عمل میکند و ایدهها را به فناوری و اکتشافات را به محصولات تبدیل میکند. انجمن هلمهولتز (HGF) چالشهای جهانی را بر عهده میگیرد: از آب و هوا و انرژی گرفته تا سلامت عمومی و توسعه پایدار.
این سه گانه یک اکوسیستم متعادل و مکمل ایجاد میکند که در آن هر ساختار دیگری را تقویت میکند.
چین: از دنبالهرو تا محرک علم جهانی
چین به سرعت در حال تقویت جایگاه خود در علم جهانی است. همانطور که آکادمیسین بائوگوئو سون از دانشگاه فناوری و تجارت پکن اشاره کرد، "نوآوریهای علمی و فنی چین یک جهش تاریخی داشتهاند — از جایگاه دنبالهرو به نقش رهبر جهانی در زمینه فناوریهای نوظهور." تنها در ۱۵ سال، این کشور از رتبه ۴۳ به رتبه ۱۱ در رتبهبندی جهانی نوآوری صعود کرده است. این پیشرفت به لطف رشد پایدار سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و سیاستهای راهبردی برای توسعه سرمایه انسانی امکانپذیر شده است.
امروزه چین میتواند به داشتن ۱۳ برنده جایزه نوبل با اصالت چینی افتخار کند. اما مهمتر از آن، ایجاد یک پایگاه نهادی قدرتمند است: آکادمی علوم چین (CAS) و وزارت علوم و فناوری (MOST) اولویتهای علمی را تعیین میکنند و بر زمینههای نوظهور — از فضا و هوش مصنوعی گرفته تا توسعه پایدار — تمرکز میکنند. رویکرد چین نشان میدهد: زمانی که استراتژی و جاهطلبی با منابع و اراده سیاسی پشتیبانی شوند، یک دنبالهرو میتواند به یک رهبر تبدیل شود.
ژاپن: میراث علمی با تمرکز بر آینده
ژاپن، با کسب رتبه ۱۴ در رتبهبندی جهانی نوآوری، همچنان یک بازیگر قدرتمند در عرصه علمی بینالمللی باقی مانده است. کشوری که ۳۰ برنده جایزه نوبل را تربیت کرده است، جایگاه علمی خود را از دست نمیدهد، بلکه آن را تقویت میکند.
در این موفقیت، موسسات پیشرویی مانند RIKEN — بزرگترین مرکز تحقیقاتی ژاپن — و آژانس علم و فناوری ژاپن (JST) نقش بسزایی دارند که نه تنها از تحقیقات علمی حمایت میکنند، بلکه فعالانه همکاریهای بینالمللی را نیز تسهیل میبخشند.
ژاپن بر تحقیقات بنیادی تاکید دارد و آنها را با کاربردهای صنعتی ترکیب میکند. این مدل — ترکیبی هماهنگ از علم و فناوری، سنت و پیشرفت — به این کشور امکان میدهد تا در خط مقدم فرآیندهای نوآورانه جهانی باقی بماند.
ترکیه: جاهطلبیهای علمی در سطحی جدید
ترکیه، با کسب رتبه ۳۷ در شاخص جهانی نوآوری، قدرت علمی خود را با تربیت سه برنده جایزه نوبل به اثبات رسانده است: نویسنده اورهان پاموک، بیوشیمیدان عزیز سنجر و اقتصاددان دارون عجماوغلو. این دستاوردها منعکس کننده نقش رو به رشد این کشور در عرصه علمی جهانی است.
در قلب اکوسیستم علمی ترکیه، TÜBİTAK (شورای تحقیقات علمی و فناوری ترکیه) قرار دارد که فعالانه پروژههای تحقیقاتی ملی را تأمین مالی میکند و تبادلات علمی بینالمللی را تسهیل میبخشد. ترکیه نه تنها نرخ رشد بالایی در زمینه علم را حفظ میکند، بلکه سرمایهگذاریهای جدی در این بخش را نیز نشان میدهد، که نشاندهنده تمایل آن برای ارتقاء در رتبهبندی جهانی نوآوری است.
چه چیزی برای علم آینده واقعاً مهم است؟
تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد: علم یک ویترین نیست، بلکه بنیان پیشرفت است. قزاقستان نه تنها باید به دنبال عقب نماندن باشد، بلکه باید معماری سیستم علمی خود را از نو تصور کند. تغییرات سطحی کارساز نخواهند بود. یک تحول عمیق و استراتژیک مورد نیاز است.
نقطه ضعف قزاقستان
شکاف بین علم بنیادی، آموزش دانشگاهی و تجارت مدتهاست که نقطه ضعف قزاقستان بوده است. اما امروز هوش مصنوعی و دیجیتالیسازی ماهیت خود جستجوی علمی را تغییر میدهند. دانشمند آینده هم پژوهشگر است، هم فناور و هم کارآفرین.
رهبران شاخص جهانی نوآوری نمونههای روشنی از این موضوع را نشان میدهند که چگونه همافزایی مؤثر بین دانشگاههای در سطح جهانی (مانند ETH Zurich، EPFL در سوئیس، دانشگاه ملی سنگاپور) و اکوسیستمهای نوآوری پویا میتواند به نتایج چشمگیری منجر شود. این مدلی است که قزاقستان باید در صورت تمایل به قرار گرفتن در جمع رهبران جهان علم و فناوری، به دنبال آن باشد.
فرهنگ ایدهها، نه عناوین
انگیزه علمی نباید از عناوین رسمی ناشی شود، بلکه از تمایل به تبدیل ایدهها به واقعیت نشأت بگیرد. برای این کار، موارد زیر ضروری است:
-اکوسیستم استارتآپها
-حمایت از مالکیت معنوی
-فرهنگ باز بودن، تفکر انتقادی و همکاری
نمونه کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا با چشمانداز پایدار سرمایهگذاری خطرپذیر خود، و سنگاپور، که در آن ابتکاراتی مانند Enterprise Singapore با موفقیت عمل میکنند، بر اهمیت ایجاد محیطی تأکید میکنند که در آن دانشمند در آزمایشگاه محصور نشود، بلکه به محرک تغییر تبدیل شود.
زیرساخت سرعت و کارایی
هوش مصنوعی نه تنها علم، بلکه سرعت توسعه آن را نیز تغییر میدهد. برای اولین بار در تاریخ بشر، سرعت تفکر مقیاسپذیر میشود. کسانی که بتوانند به سرعت فرضیهها را آزمایش کنند، نمونههای اولیه را توسعه دهند و راه حلها را پیادهسازی کنند، پیشرو خواهند بود. سرمایهگذاری در زیرساختهای علمی — از ابررایانهها گرفته تا پلتفرمهای ژنومی — در حال حاضر به یک اولویت استراتژیک برای همه کشورهای پیشرو تبدیل شده است.
علم بدون مرز
پژوهشگر مدرن یک شهروند جهانی است. برای اینکه دانشمندان قزاقستانی رقابتپذیر باشند، موارد زیر ضروری است:
-تسلط آزادانه به زبانهای علم (در درجه اول انگلیسی)
-تجربه دورههای کارآموزی و تحقیقات در مراکز بینالمللی پیشرو
-دسترسی به متن کامل مقالات علمی و پایگاههای داده جهانی
-تأمین مالی تنها بخشی از پازل است
تجزیه و تحلیل کشورهای پیشرو و نوآور مانند سوئیس، سوئد، ایالات متحده آمریکا، سنگاپور و بریتانیا، یک ویژگی مشترک مهم را نشان میدهد: موفقیت علمی و فناوری آنها نه تنها بر سرمایهگذاریهای مالی مطمئن، بلکه بر کارایی استراتژیک مؤسسات علمی ملی نیز استوار است.
سازمانهایی مانند صندوق ملی علوم سوئیس (SNSF)، شورای تحقیقات سوئد (Vetenskapsrådet)، بنیاد ملی علوم ایالات متحده آمریکا (NSF)، A*STAR سنگاپور و UK Research and Innovation (UKRI) نه تنها نقش اعطاکننده بودجه را ایفا میکنند. آنها سیاست علمی را در سطح ملی شکل میدهند، همکاریهای بینالمللی را تحریک میکنند و سرمایهگذاریهای استراتژیک در توسعه سرمایه انسانی انجام میدهند.
افزایش سهم علم در تولید ناخالص داخلی به ۱.۵٪ و بالاتر، یک هدف مهم است. اما به خودی خود هیچ چیز را تضمین نمیکند. بدون یک استراتژی روشن، هماهنگی اندیشیده شده و سرمایه انسانی، پول اثر نخواهد داشت. تجربه جهانی این را تأیید میکند.
درسهایی برای قزاقستان: نه فقط اصلاحات، بلکه بازاندیشی
به گفته آکادمیسین چینی بائوگوئو سون، رئیس جمهور قزاقستان، قاسمجومارت توقایف، پیشرفت علمی و فنی را در اولویت قرار میدهد و تأکید میکند که "نوآوری موتور محرک کلیدی تنوع اقتصادی و توسعه پایدار کشور است." آکادمیسین خاطرنشان کرد که در چارچوب ابتکار "یک کمربند — یک راه"، تعمیق همکاریهای علمی و فنی بین چین و قزاقستان نه تنها به تقویت دیدگاه مشترک نسبت به آینده کمک میکند، بلکه به پیشبرد رفاه هر دو ملت نیز کمک میکند.
عکس: آلماز شارمان و بائوگوئو سون.
ایجاد ساختار جدید - سازمان عالی علمی "آکادمی ملی علوم" - میتواند یک نقطه عطف باشد. اما همه چیز به این بستگی دارد که آیا این ساختار محتوا خواهد داشت یا خیر. آیا مبدلی برای همافزایی بین علم، آموزش و اقتصاد خواهد شد؟ آیا سیاستگذاری خواهد کرد، نه اینکه خود را با آن تطبیق دهد؟ آیا خواهد توانست علم قزاقستان را در جامعه تحقیقاتی جهانی ادغام کند؟
وقت آن است که بزرگ فکر کنیم
پروفسور لارنس استینمن از دانشگاه استنفورد خاطرنشان کرد که قزاقستان همه چیز لازم را دارد - زیرساخت، استعداد و جاهطلبی. آنچه باقی مانده است، تمرکز استراتژیک و اراده سیاسی است. زمان عقب نماندن گذشته است. وقت آن است که به طور سیستماتیک عمل کنیم - و بزرگ فکر کنیم.
جمع بندی: تجربه کشورهای پیشرو مانند سوئیس، سوئد، ایالات متحده آمریکا، سنگاپور، بریتانیا، کره جنوبی، آلمان، چین و ژاپن نشان میدهد که موفقیت علمی نه تنها به سرمایهگذاری مالی، بلکه به استراتژی روشن، نهادهای کارآمد، و تمرکز بر سرمایه انسانی بستگی دارد. برای قزاقستان، ایجاد ساختار جدید آکادمی علوم فرصتی برای بازاندیشی و حرکت فراتر از اصلاحات سطحی است. موفقیت در گرو تبدیل شدن این نهاد به مبدل واقعی برای همافزایی علم، آموزش و اقتصاد و ادغام فعالانه علم قزاقستان در جامعه جهانی تحقیقات است. در این نوشتارآمده قزاقستان استعداد و جاهطلبی لازم را دارد؛ آنچه اکنون نیاز است، تمرکز استراتژیک، اراده سیاسی و اقدام سیستماتیک برای "بزرگ فکر کردن" و تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در عرصه علم منطقه و جهانی است. به عبارت دیگر، قزاقستان قابلیت تبدیل شدن به همکار علمی را در منطقه آسیای مرکزی دارد.
آلماتی قزاقستان
منبع: https://tengrinews.kz/article/myi-stoim-povorotnoy-tochki-kazahstanu-voyti-nauchnuyu-elitu-2877/
نظر شما